کد مطلب:277010 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

نام رهبر نهضت در اخبار
در مورد اینكه نام رهبر دولت زمینه سازان كیست، آنچه مسلم و تردید ناپذیر است این است كه: نامش نام پیغمبری است ولی این نام نام كدامیك از پیغمبران الهی است، دلیل قاطعی بر اثبات آن در دست نداریم و فقط اشارات و كنایاتی در برخی از احادیث وارد شده كه ما به تناسب مشخصات حدود جغرافیایی منطقه ی قیام، قسمتی از آنها را در ذیل می آوریم.

1- مرحوم شیخ طوسی -علیه الرحمه- در كتاب «الغیبه» درباره ی قیام آزاد مردی كه از سرزمین ایران قیام می كند و نامش نام پیغمبری است حدیثی را از رسول خدا صلی الله علیه و آله بدین صورت نقل كرده است:

«و روی عن النبی صلی الله علیه و آله قال: یخرج بقزوین رجل اسمه اسم نبی یسرع الناس الی طاعته المشرك و المؤمن، یملأ الجبال خوفا» [1] .

«از پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده كه آن حضرت فرمود: مردی از قزوین قیام خواهد كرد كه نام او نام یكی از پیغمبران است، مشرك و مؤمن بسوی او می شتابند و طاعتش را گردن می نهند، او كوهها را پر از خوف و وحشت می كند»

حقیقت این است كه در این حدیث با همه ی اختصارش برای كسی كه طالب حق و جویای یقین باشد دلائل محكم و شواهد روشنی وجود دارد كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله با طرزی خاص به معرفی رهبر دولت زمینه سازان و نام و نشان آن شخصیت برجسته پرداخته و حتی منطقه ی قیام او را نیز به مسلمانان نشان داده است، زیرا:

اولا- پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله با جمله ی «اسمه اسم نبی» یعنی: نام او نام پیغمبری است نخست بصورت رمز و كنایه به معرفی نام وی اقدام نموده و بدین وسیله جان او را از خطرات احتمالی مصون و محفوظ نگهداشته است.

و ثانیا-با اشاره به نام جائی به نام «قزوین» كه در شمار یكی از بزرگترین و معروفترین شهرهای معروف ایران و جزء «بلاد جبل» بوده است جهت منطقه ی جغرافیایی قیام چنین شخصیت سرشناسی را نیز تعیین فرموده است.



[ صفحه 437]



یك سؤال:

با این توضیح ممكن است خواننده ی گرامی سؤال كند كه پیغمبران الهی بسیارند، آیا هدف پیغمبر اسلام از این جمله كه فرموده است (نام او، نام یكی از پیغمبران است) این پیغمبر، كدامیك از پیغمبران الهی است؟!

جواب این سؤال بسیار روشن است، زیرا معلوم است كه هدف پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله نام یكی از پیغمبران بزرگ و انبیاء اولوالعزم، و پیغمبری است كه معمولا اكثریت مردم، با نام و نشان او آشنایی داشته و یا لااقل بیشتر مسلمانان نام وی را شنیده باشند.

روی این بیان تردیدی نیست كه چنین پیغمبری كه رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام او اشاره نموده است، یكی از پیغمبران بزرگ و سرشناس و اولوالعزم بوده است و بطوری كه می دانیم انبیاء اولوالعزم پنج نفرند كه اكثر مردم، یا دست كم اكثر قریب به اتفاق مسلمانان نام آنها را شنیده و به حقانیت دین و آئینشان پی برده اند و این پنج نفر به ترتیب عبارتند از: 1- نوح نبی الله. 2- ابراهیم خلیل الله. 3- موسی كلیم الله. 4- عیسی روح الله. 5- محمد صلی الله علیه و آله حبیب الله.

و البته مسلم است كه منظور رسول اكرم صلی الله علیه و آله از جمله ی (نام او نام یكی از پیغمبران است) خود آن حضرت نبوده، بلكه مقصودش شخص دیگری از انبیاء سرشناس بوده است، زیرا: اگر منظور رسول خدا صلی الله علیه و آله از این جمله، خود آن حضرت بود می فرمود: نام او نام من، و یا اینكه نام او همنام من است، و از آنجائی كه چنین نفرموده معلوم می شود كه مقصود حضرتش نام پیغمبری دیگر از پیغمبران مشهور و سرشناس بوده است.

پس با این دلیل روشن و آشكار كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرموده است، نام قیام كننده ای كه از سرزمین «قزوین» قیام می نماید: نام یكی از پیغمبران بزرگ الهی است، جای هیچگونه شك، برای كسی باقی نمی ماند كه آن شخصیتی كه از نواحی قزوین و طالقان و دیلم، خروج می كند، و همنام یا یكی از پیغمبران بزرگوار و سرشناس است، و با قیام پرآوازه ی خود كوهها را پر از خوف و وحشت خواهد نمود همان او رهبر نهضت دینی ایرانیان، و قائد دولت زمینه سازان حكومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام خواهد بود.



[ صفحه 438]



یك سؤال دیگر:

در اینجا سؤال دیگری پیش می آید و آن این است كه:

پس بنابراین به موجب این روایت قیام چنین شخصیت والائی باید از همان شهر «قزوین» صورت بگیرد نه از جائی دیگر! جواب این سؤال همان است كه ما قبلا در بخشهای گذشته بطور مكرر یادآور شده و گفته ایم كه: منظور پیشوایان مذهبی از كلماتی چون، مشرق، و خراسان، بلاد جبل و امثال اینها فقط و فقط تعیین جهت جغرافیایی منطقه ی قیام بوده است، وگرنه به حسب ظاهر منظور دیگری در كار نبوده است، دلیل این گفتار این است كه: در عین حالی كه اكثر روایات، خروج سیدهاشمی خراسانی و یا سیدحسنی را از ناحیه ی «شرق» و یا «خراسان» دانسته است باز هم نام جاهای مختلفی مانند: قم، قزوین، همدان، ری، گیلان، دیلم، و امثال آن در احادیث فراوانی آمده است كه همگی آنها بیانگر یك واقعیت است، و آن هم اشاره به قیام دینی و نهضت اسلامی ایرانیان قبل از ظهور است.

و تازه از این مطلب كه بگذریم، اولا- خود قزوین تافته ی جدا بافته ای از خاك ایران و «بلاد جبل» نیست. و ثانیا- جزء سرزمین «دیالمه» است، و دیلم چنانچه قبلا هم گفتیم: قسمتهای كوهستانی سرزمین ایران است كه از نواحی قزوین رو به سمت شمال تا منطقه ی گیلان را شامل می شود و تمامی مناطقی را كه در دامنه ی سلسله جبال، و كوههای پر پیچ و خم این ناحیه واقع شده در بر می گیرد.

یك نكته ی جالب:

نكته ی جالب توجه اینكه: اگر ما بخواهیم همانگونه كه درباره ی موقعیت جغرافیائی شهرستان مذهبی «قم» توضیح دادیم حدود جغرافیایی منطقه ی «بلاد جبل» را نیز از زبان جغرافی دانهای قدیم و عصر حاضر بازگو كنیم، خواهیم دید كه در هر كجا كه از حدود بلاد جبل و نام شهرهای این منطقه سخن به میان آمده است از قزوین و سرزمین دیلم نیز سخن رفته است.

و جالبتر اینكه: عین گفته های جغرافی دانها دقیقا در روایات اسلامی مورد تأیید قرار گرفته و حتی شخص رسول اكرم صلی الله علیه و آله نیز شهر قزوین را جزء سرزمین دیلم قلمداد



[ صفحه 439]



فرموده است.

در این زمینه در حدیثی از آن بزرگوار نقل شده كه فرموده:

«رحم الله اخوانی بقزوین، ثلاثا قالوا: یا رسول الله! و ما قزوین؟ قال: قزوین أرض من أرض الدیلم، هی الیوم فی ید الدیلم، و ستفتح علی أمتی و تكون رباطا لطوائف من أمتی» [2] .

«خداوند برادران مرا در قزوین رحمت كند- و این سخن را سه بار تكرار فرمود- عرضه داشتند: یا رسول الله قزوین چیست؟ فرمود: قزوین زمینی است از سرزمین دیلم كه امروز در دست دیلمیان است و لكن در آینده به دست امت من گشوده می شود و آنجا پایگاه ارتباط برای گروههایی از امتم خواهد بود».

از این حدیث استفاده می شود كه كشور اسلامی ایران قبل از ظهور پایگاه ایجاد ارتباط برای گروههایی از نیروهای رزمنده ی اسلامی و مخالفین سفیانی خواهد بود. و شیعیان از برخی نقاط جهان با ایرانیان متحد خواهند گردید و تمام پرچمهایی كه از نقاط مختلفه ی شرق به اهتزاز در خواهد آمد همه و همه با هم یكدست و یكصدا خواهند گردید و محل اجتماع همه ی آنها كشور اسلامی ایران خواهد بود.

و شاید بتوان گفت: اینكه در بعضی از روایات آمده است كه: «خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یكسال و یكماه و یكروز خواهد بود»، [3] و در روایت مربوط به سیدحسنی آمده است كه در میان لشكریان حسنی گروهی از زیدیه باشند» [4] و در روایت دیگری آمده است كه «در این میان كه سپاهیان سفیانی در كوفه مشغول كشت و كشتار ظالمانه ی خود هستند سپاهیان یمانی و خراسانی مانند دو اسب مسابقه می دهند و همه ی آنها را نابود می سازند و حتی گزارشگری را از آنها باقی نمی گذارند» [5] دلیل قاطعی بر اثبات این مدعا باشد.



[ صفحه 440]



به هر حال با توجه به این مسأله كه «قزوین» از سوئی طبق عقیده ی جغرافی دانها جزء «بلاد جبل» و از سوئی طبق حدیث رسول اكرم صلی الله علیه و آله جزء قلمرو سرزمین «دیلم» می باشد، و از طرف دیگر، در اكثر روایاتی كه موضوع قیام دینی ایرانیان قبل از ظهور مطرح شده از غالب شهرهای مهم و معروفی كه در طول سلسله جبال منطقه ی نامبرده قرار گرفته سخن رفته است. چنین به نظر می رسد كه: هدف رسول اسلام صلی الله علیه و آله از ذكر نام قزوین و اینكه فرموده است،: «مردی از قزوین قیام خواهد كرد كه نامش نام پیغمبری است»، اشاره به همان نام رهبر «زمینه سازان»، و تعیین جهت جغرافیایی منطقه ی قیام آن ابرمرد آزاده در آینده تاریخ از سرزمین ایران اسلامی بوده است.

زیرا: قزوین، علاوه بر موقعیت خاص جغرافیایی و مشخصات اقلیمی از دیرباز در شمار یكی از مهمترین و نامدارترین شهرهای مركزی ایران به حساب می آمده، كه بخصوص در اوائل اسلام رونقی به سزا داشته و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است.

و بسیار جالب است كه امام صادق علیه السلام نیز در روایت مفصلی كه پیرامون خروج سیدحسنی با «مفضل بن عمر» سخن گفته است- و ما هم آن روایت را با همه ی طول و تفصیل از چندین منبع معتبر در بخش سوم نقل نمودیم- حدود جغرافیایی منطقه ی نهضت مقدس سیدحسنی را در ایران، همین منطقه ی نامبرده، یعنی: نواحی «قزوین» و «طالقان» و «دیلم» معرفی نموده، و با یك جمله ی كوتاه با عبارت: «ثم یخرج الحسنی الفتی الصبیح الذی یخرج من نحو الدیلم و قزوین»، به همه ی مناطق نامبرده اشاره فرموده است.

خلاصه مطلب آنكه، با این شرح و بسط مفصلی كه در مورد «قزوین» بعمل آوردیم اگر كسی بخواهد انكار كند و بگوید: قزوین و طالقان و دیلم و گیلان جزء خاك ایران محسوب نمی شود بلكه خود یك ناحیه ی مستقل و جداگانه ای است نهایت بی خردی است.

یك تذكر:

در اینجا لازم است متذكر شویم كه نویسنده كتاب «مهدی منتظر» نیز، پس از آنكه



[ صفحه 441]



روایاتی را درباره ی نهضت «سیدحسنی» آورده، و احادیث مربوط به «سیدحسنی» و «خراسانی» را مورد ارزیابی قرار داده است در پایان سخنش چنین می گوید:

«پس از این حدیث» یعنی: (حدیث مربوط به سیدحسنی) ظاهر می شود كه او از همان نواحی «دیلم» است، زیرا كه دعوت او در میان «دیالمه» است. اما از چه شهری و از كجا معلوم نیست، بنابراین ممكن است، این حدیث از پیغمبر صلی الله علیه و آله كه فرمود: مردی از قزوین خروج می كند كه اسم او اسم پیغمبری باشد، اشاره به او، یعنی: اشاره به نام سیدحسنی باشد. [6] .

2- مرحوم علامه ی مجلسی -علیه الرحمه-، در كتاب «بحارالانوار» به نقل از كتاب «غیبت نعمانی» درباره ی پاره ای از علائم قیام حضرت ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه- حدیثی را از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل كرده است كه چون متضمن حوادثی عجیب، و شگفت آور، و پیروزی ایرانیان و شكست دشمن در جنگ با آنها است و در ضمن به رهبری مردی از ایرانیان كه همنام با پیغمبری است اشاره دارد همه ی آن حدیث را برای مزید اطلاع خوانندگان نقل می كنیم.


[1] غيبت شيخ طوسي ص 270 ط- نجف و بحارالانوار ج 52 ص 213.

[2] كنزالعمال ج 12 ص 294 ح 35094 درباره ي قزوين و اينكه اين شهر تاريخي كهن از ديدگاه روايات اسلامي جزء سرزمين ديالمه مي باشد روايات چندي از رسول خدا (ص) وارد شده كه خوانندگان گرامي مي توانند به كتاب كنزالعمال ج 12 ص 292 الي 298 ط- بيروت مراجعه فرمايند.

[3] بحارالانوار ج 52 ص 232 و بشارةالاسلام ص 93.

[4] الانوارالنعمانيه جلد 2 ص 88-87.

[5] بحارالانوار ج 52 ص 186 و 274.

[6] مهدي منتظر ص 164 طبع صدوق، سال 1384 هجري.